تقريبا تمامى روانشناسان در ارتباط با تاثيرسال هاى ابتدايى زندگى فرد بر دوره هاى بعدى كودك، اتفاق نظر دارند. وجود مشكل يا اختلال در سال هاى اوليه زندگى كودك، زمينه را براى ناسازگارى در دوره هاى بعدى زندگى محيا مى سازد. از اين رو شناخت و در ادامه درمان اين اختلال ها در اوان كودكى اهميت بسزايى خواهد داشت. يك مشكل ساده نيز مى تواند شرايط را براى ديگر مشكلات بوجود آورد. امروزه اختلالات رفتارى به طور چشمگيرى در جامعه مشاهده مى شود. اختلالات رفتارى خود منجر به بروز مشكلاتى چون: نارضايتى فردى، تضادهاى اجتماعى، انواع شكست ها و ناشادى مى شود.
ساليان سال است كه كودكان با اختلالات نقص توجه، بيش فعالى اختلالات تكلم، طيف هاى عقب ماندگى و… نياز به درمان دارند و هنردرمانى در قالب بازى به عنوان درمان مكمل و حتى در برخى از كژكارى ها و كسب مهارت ها يك درمان كامل محسوب خواهد شد. كودك به مانند بزرگسالان نيازمند برقرارى ارتباط است اما از آنجا كه تسلط كافى بر زبان گفتارى خود ندارد. از اين رو هنردرمانى به صورت غيرمستقيم، ويژگى هاى شخصيتى و تمايلات درونى، ناكامى ها، استرس ها و تروماهاى خود را آشكار مى كند. هنر درمانى در كودكان بازى و فعاليتى است طبيعى، لذت بخش، پر رمز و راز و شگفت انگيز كه كودك توسط آن به بيان احساسات، برقرارى ارتباط، خودشكوفايى و آشكار كردن آرزوها مى پردازد و از طريق آن كودك به برقرارى ارتباط طبيعى پرداخته و به طور عينى با دنيا كنار خواهد آمد.
تلاش كودكان در به تصوير كشيدن اشكال و محل قرار گيرى آن ها در كاغذ نقاشى، نوع فشارى كه كودك توسط مداد يا پاستل بر كاغذ اعمال مى كند، انتخاب رنگ و نوع رنگ آميزى در نقاشى، نوع فشار يا ضربه اى كه كودك در گِل درمانى بر ساخته خود اعمال مى كند، چگونگى نقشى كه فرد در تئاتر درمانى اجرا مى كند، نوع تكلم و استرس حاصل از آن، محل قرار گيرى فرد در رويارويى و اجراى نقش، انتخاب أنواع آلات موسيقى، چگونگى نواختن آن، چگونگى برخورد كودك با اثر هنرى اش و…. همه و همه در تلطيف آلام و اختلالات كودكان موثراند.
از طرفى هنردرمانى مى تواند در شكل گيرى خلاقيت ، ابتكار، تمركز، درك خويشتن و مهارتحافظه در كودكان كمك به سزايى داشته باشد.