انجام کارهای موازی برای مغز مفید است یا خیر؟
شاید شما هم از جمله کسانی باشید که با افتخار، اعلام می کنند که می توانند چند کار را همزمان انجام دهید. بسیاری تصور دارند این که می توانند چند کار را همزمان انجام دهند به این معنی است که قدرت و توانایی ذهنی بالایی دارند، شاید از این که همزمان با صحبت تلفنی، پیامک دوست تان را هم جواب می دهید، احساس غرور می کنید. شاید احساس خوبی دارید که چند پنجره همزمان روی دسکتاپ شما باز است و همزمان با پاسخ دادن به ایمیل ها، با دوستان خود هم چت می کنید؛ در حالی که یک متن را می خوانید حواستان به موبایل و پیام هایی که می رسد هست و یا همزمان با چک کردن تلگرام، اینستاگرام و ایمیل… تلویزیون نگاه می کنید یا در خیابان راه می روید.
میگویید: «از ابتدا حواسمان به همه جا بوده و هست»
برداشت ظاهری و اولیه از این جملات نشان از توانایی تمرکز بالا و ذهن منسجم و قوی دارد، اما کمی بیشتر تامل در این مسئله و نیز به واسطۀ پژوهش های انجام شده، ثابت شده است که تصور افراد از این توانایی سرابی بیش نیست. تمام شدن یک فعالیت (مهم نیست که کوچک باشد یا بزرگ) در ما احساس رضایت ایجاد می کند. اگر بخواهیم احساس رضایت را به شیمی بدن ترجمه کنیم، باید بگوییم که وقتی یک کار خیلی کوچک را هم انجام می دهیم، هورمون دوپامین (مربوط به لذت دستیابی به هدف) در بدن ما ترشح می شود.
کسی که با خودش قرار می گذارد یک ساعت تمام به مطالعه بپردازد، تنها پس از تمام شدن آن یک ساعت و احساس این که توانسته به هدف خود دست پیدا کند، باعث ترشح دوپامین می شود. اما اکنون فرد دیگری را در نظر بگیرید، که یک پاراگراف می خواند و سپس گوشی خود را چک می کند، یک مسیج جواب می دهد و همزمان نیز به صحبتهای همکار خود گوش می دهد. ایمیل جواب می دهد و تلویزیون هم نگاه می کند. فرد طی این مدت، کاهش جدی IQ را تجربه می کند. بهطوری که کاهش توانایی مغزی آن ها را (هنگام انجام چند کار همزمان) می توان با یک شب بیداری کامل یا استعمال ماری جوانا معادل دانست.
در حقیقت فرد با تمرینی نادرست باعث کاهش دقت عمل مغز می شود و ذهن را دچار آشفتگی می کند. با این حال ذهن به علت هوشمندی بالایی که دارد سعی می کند خود را با شرایطی که در آن قرار دارد هماهنگ کند، اما به ناچار با خطاهایی مواجه می شود که به شکل های مختلفی بروز می کند.
- ایجاد خستگی زودرس برای فرد
- ذخیره شدن اطلاعات در بخش های نامربوط و نادرست (مغز را در بازیابی اطلاعات با سختی روبرو می کند و به مرور فرد را به این نتیجه می رساند که هر چه تمرین می کند فایده ای ندارد و اطلاعات در ذهنش پراکنده است).
- ترشح هورمون هایی که فرد را برای مواجهه با شرایط تهدید آماده می کنند و فشار زیادی به مغز وارد می کند.
فرد به مرور زمان و با افت در برخی توانایی ها به خصوص حافظه و دقت پی به مشگل خود برده و به دنبال درمان می گردد.
با تمرین و عادت دادن ذهن خود برای انجام کارها و برنامهریزی زمانی درست و نوشتن فهرستی منسجم فعالیت های خود را انجام داده و کارکردهای طبیعی و فوقالعاده خود را نشان دهد.