مهرماه، زمان بازگشایی مدارس و یادآوری خاطرات تلخ و شیرین دوران تحصیل است. خاطراتی که بارها به روش های مختلف مرور و بازسازی شده است. اما بازسازی یک خاطره، تقریبا برای همه به صورت یکسان اتفاق می افتد.
بسیاری از ما در خواب، «کابوس امتحان» را تجربه کرده ایم. در سال های اخیر، این کابوس گستردگی بیشتری یافته است. انواع مختلف بازسازی این خاطره در خواب، گزارش شده است؛”نرسیدن به امتحان”، “آماده نبودن جهت امتحان”، “فراموشی جواب ها”، “ذیق وقت جهت پاسخگویی” و مواردی از این دست، جزو خواب های تکراری بشر در سراسر جهان بوده است. اما راز این کابوس مشترک، چیست؟
براساس دیدگاه های روانشناسی، افراد، علاوه بر «ناخودآگاه فردی»، یک «ناخوداگاه جمعی» نیز دارند. این ناخود آگاه که به صورت موروثی، ادارکات و رهیافت های نسل های پیشین بشر را به نسل جدید منتقل می نماید، در صُوَر گوناگون، نمود پیدا می کند. این ادارکات با عنوان کهن الگو (آرکی تایپ) در فضای اسطورهای برساخته می شوند.
به عنوان مثال؛ اسطوره پروری، اعتقاد به منجی، تمایلات مردانه زنان (آنیموس) و تمایلات زنانه مردان (آنیما)، جامعه مرد سالار و غیره از جمله این کهن الگوهای ذهنی هستند. کهن الگوها به زندگی اجداد ما بازگشته و به روش های مختلف در دنیای امروز بازسازی می شوند. یکی از این روش ها، خواب دیدن است. از نظر روانشناسی تحلیلی، ناخودآگاه جمعی بشر به دلیل آنکه از یک منشا منشعب شده، خاطرات مشترک فراوانی دارد که به شکل خواب (راه میان بر بین خودآگاه و ناخودآگاه) نمایان می گردد.
از این رو خواب های مشترک بسیاری در بین مردم در فرهنگ ها و جغرافیای مختلف وجود دارد. افتادن از درخت یا بلندی، دویدن در محیط تاریک، فریاد زدن بی صدا، عریان شدن در ملا عام، پرواز کردن و… جزو خواب های تکراری بشر است. طبق نظریه های روانشناسی تکاملی، به دلیل ساکن بودن اجداد بشر در جنگل، این خاطرات از اجداد ما در ناخودآگاه جمعی مان، ثبت شده است. طی هزاران سال، این رفتار بشر از خودآگاه، به ناخودآگاه تبدیل و طی نسل های مختلف در ناخودآگاه جمعی بشر تثبیت و در خواب، به تصویر کشیده می شود.
خواب های تکراری بشر در طی هزاران سال ساخته و پرداخته شده اند اما فرآیند امتحان دادن، فرآیندی هزار ساله نیست که در ناخودآگاه جمعی بشر تثبیت شده باشد. پس چرا این خواب، فراگیر شده است؟
هنوز توجیه دقیقی درمورد «کابوس امتحان» ارائه نشده اما برخی از روانشناسان معتقدند طی صده اخیر، فرآیند امتحان دادن، پر استرس ترین فرآیند در دوران زندگی بشر بوده و از آنجا که هر سال، چندین بار تکرار شده، توانسته سریعتر راه خود را به ناخودآگاه جمعی باز نماید. حدس زده می شود افزایش دوراهی تحصیل، ارزشمند شدن مدرکِ تحصیلی و افزایش کمی و کیفی امتحانات در سطح زندگی بشر توانسته امتحان را به یک “آرکی تایپ” تبدیل نماید.
امتحان دادن به عنوان یک نقطه عطف در زندگی بشر، تعریف شده چرا که موفقیت در امتحان می تواند، به دستاوردهای و موفقیت های بیشتر منجر گردد و بلعکس، عدمِ موفقیت در امتحان و عدمِ آمادگی جهت آن، نماد از دست رفتن موقعیت ها و دستاوردها تلقی می گردد.
گرچه هنوز توجیه دقیقی جهت «کابوس امتحان» ارائه نشده اما به نظر می رسد این کابوس، نمادی از کارهای ناتمام است. هر فردی، آرزوها و کارهای ناتمامی دارد که هنگام خواب، ناخودآگاه، آن را مرور و به صورت عدم موفقیت در امتحان، نمود پیدا می کند. هنگامی که در خودآگاه فرد، فعالیت ناتمام و یا عدم دستاورد خاصی، مهم تلقی گردد، ناخودآگاه سعی در بازسازی و دسته بندی این دغدغه را دارد که در خواب به صورت عدم موفقیت در امتحان، نمود می یابد.
عدم موفقیت ها می تواند شامل مورد قضاوت قرار گرفتن، عدم توانایی در ارتباط با دیگران، استرس کاری، عدم اعتماد به نفس، نگرانی از شکست و ترس های غیرمترقبه باشد. روانشناسان تحلیلی سعی نموده اند تعبیر هر یک از این خواب ها را ارائه نمایند لکن از دیدگاه روانشناسی تکاملی این سوال همچنان پابرجاست که امتحان، چگونه در یک مدتِ کوتاه توانسته است وارد ناخودآگاه جمعی بشر شود؟