پدرومادرها امروز دغدغه رفتار درست و سالم با فرزندشان را بیش از همیشه دارند.
دانش روانشناسی پُر از توصیه های مختلف است. توصیه هایی که در قالب روش های فرزندپروری تعریف و تبیین می شود. اما با این همه توصیه و دیدگاه چه باید کرد؟ خیلی ها زمانِ کافی نداشته و خیلی های دیگر در مواجهه با این همه نصایح و متن، سردرگم و مستأصل هستند. آیا می توان به یک شکل میزان و هم سو رسید؟ به قطع خیر. اما می توان با گوشزد کردنِ نکاتی ساده و بی گمان کاربردی پاره ای از این بلاتکلیفی کم کرد.
یکی از مواردِ مهم؛ مفهوم روابط_سازنده است.
روابط سازنده به معنای رضایتِ طرفین در برقراری ارتباط، درنظرگرفتن دغدغه ها و نیازمندی هایشان است. یعنی پدرومادر، تلاش کند جهان را گاه از نگاهِ فرزندش ببیند. در روابط سازنده، باورِ فرد، تا حدِ امکان کم رنگ شده و اقتضای شرایط است که مشخص می کند چه بگوییم، چه کنیم و چه تدابیری بیندیشیم!
یعنی بهتر است ما در مواجهه با دیگران (اکنون مُرادمان فرزند است) بر اساس موقعیت رو به رویمان تصمیم بگیریم.
بلایِ جانِ روابط، باورهای از قبل است.
به طورِمثال، باور این که “بچه ای که شب ها مشق نمی نویسد تنبل بار می آید و ضعیف می شود” موجب مُجادله، پیگیری های عبث و مخدوش شدن روابط می شود. پدر یا مادر می بیند زمانی که فرزندش بهخانه می آید بیشتر از نیم ساعت، زمان پایِ درس هایش را نمی گذارد. اینطور وقت باورهای از قبل وارد میدان شده و پُشت بندشان سرزنش و نق و ناله از راه می رسند.
بهتر است زمانی که گُمان می بریم یک جایِ کار می لنگد، به پرسش و چرایی بپردازیم. بهتر است راهبردمان این باشد که آگاهی مان را بالا ببریم. یعنی، احتمال دارد «ما» از خیلی چیزها بیخبر باشیم و نیاز به کسبِ آگاهی داشته باشیم. این مهم یکی از پیش شرط های روابط سازنده است. روابطی که طرفین هیچ گاه خودشان را از دیگری بالاتر و برتر نمی بینند و همیشه در تلاش برای سازگاری هستند.
امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!