خلاقیت فرآیندی است ذهنی که ماحصل خلق و تولید اثر نو به صورت نامعقول با تفکری متفاوت که نهایتاً رضایت و خرسندی جمعی را به همراه دارد.
خلاقیت می تواند به صورت کلامی٬ غیرکلامی٬ ذهنی و یا عینی باشد. به عنوان مثال جاندار پنداری نوعی خلاقیت ذهنی در کودکان است که کودک به واسطه اینکه تمایزی بین اشیا جاندار و بی جان قائل نیست به اشیا بیجان شعور می بخشد. در این راستا بسیاری از برنامه های تخصصی کودکان در رسانه ها تأکید بر جا دار پنداری دارد. زمانی که حیوانات٬ ستاره ها٬ گل ها و…حرف می زنند٬ تمایل جاندار پنداری در کودکان تشدید شده که در نهایت رضایت و خرسندی را به همراه دارد و مهارت های اجتماعی او را همچون احساس همدردی و همدلی و… را افزایش می دهد.
این سیستم خلاق ذهنی حتی در زمان خواب هم می تواند به صورت رویا دیدن وارد عمل شود.
همین تفکر خلاق باعث تمایز برخی نویسندگان٬ هنرمندان٬ موسیقی دانان می شود.
در مقابل هم، گاهی با ناکامی هایی روبرو می شویم که در این حالت سیستم خلاق به دو صورت وارد عمل می شود؛ اول اینکه در ابتدا به صورت رفتار افسرده کردن که حس بدبختی و ناکامی را همراه دارد و بیماری های روانی نامیده می شود و در حالت پیشرفته به صورت افکار جنون آمیز و رفتار عذاب آور بروز می کند که اعمال و افکار مربوط به خودکشی و خشونت از این دست هستند اما گاهی سیستم خلاق روی فکر و عمل فرد تأثیر نمی گذارد بلکه این بار مستقیم بر روی سیستم ایمنی تاثیر می گذارد.
سیستم ایمنی که وظیفۀ اصلی اش محافظت از ما در برابر عوامل مهاجمی خارجی است به صورت آماده باش در آمده٬ دچار اشتباه شده و به بخش هایی از بدن به فرض نابودی عوامل خارجی آسیب می زند. بیماری های خود ایمنی نظیر آرتریت از این قبیل اند.
طبق نظریه «ویلیام گلسر» تمامی رفتار و اعمالی که در رویارویی با ناکامی ها در سیستم خلاق بروز می کند، با کمک علم روانشناسی قابل درمان است و با انتخاب های جدید و موثر به آنها کمک می کند یک زندگی مملو از خلاقیت سالم و غیر آسیبزا را کشف و تجربه کند.