چگونه با اختلاف نظر در رابطه کنار بیاییم؟

اگر بخواهیم واقع بین باشیم، شریک دیگری بودن در زندگی امری دشوار است. ذهن های ما با یکدیگر فرق داشته و ما را به سمت تجربه کردن دنیا از راه های متفاوت هدایت می کنند. روانشناسان زیادی در این زمینه تحقیق کرده اند. درک تفاوت افراد در 3 بعد برون گرایی، احساسی بودن و کنترل شخصی به شما دیدی تازه در جهت فهم دلایل مخفی چالش های رابطه می دهد. زمانی که تمایلات ذاتی شما و شریکتان فرق دارند، روند رابطه فرسایشی می شود.

بنابراین، زمانی که متوجه تفاوت با شریکمان در درک دنیا می شویم چه کاری باید انجام دهیم؟ در ادامه به سه قدم برای ساختن پلی بین اختلاف نظر ها و رسیدن به تفاهم بیشتر می پردازیم.

1.با کنجکاوی جلو بروید

اغلب ما زمانی که با نظر شریک مان اختلاف نظر داریم و به نظرمان می آید که آن ها رفتاری خودخواهانه از خود نشان داده اند، به خود اجازه نتیجه گیری سریع می دهیم. اما طوری که واقعا داریم به قضیه نگاه می کنیم، یک طرفه بوده و فقط از دید خودمان است.

شرایطی را تصور کنید که دارید با خستگی زیاد و داشتن یک روز بد به خانه باز می گردید. وقتی به خانه می رسید متوجه می شوید که ماشین لباسشویی خراب است و آب همه جای خانه را گرفته! از طرفی با ظرف های نشسته و اسباب بازی های فرزندتان در سراسر خانه مواجه می شوید. “دارید با من شوخی می کنید؟” احتمالا این اولین جمله ایست که به ذهنتان می رسد:” من تمام روز مشغول سر و کله زدن با مسائل مختلف برای پول درآوردن و تامین نیاز های خانواده بودم، آنوقت آن ها حتی به خود زحمت جمع کردن وسایل شان را هم نمی دهند!”

اما کمی صبر کنید. خود را جای همسرتان بگذارید و تصور کنید که او کل روز را مشغول سر و کله زدن با بچه ها و آرام کردن آن ها بوده است. حتی ممکن است یکی از بچه ها با بی تابی زیاد، انرژی بالایی از او گرفته باشد. بنابراین، ممکن است شریک زندگی شما فکر کند که شما خوشحال خواهید شد، زیرا تمام روز را بر روی گذراندن زمانی با کیفیت برای ایجاد پیوندی صمیمی با بچه ها سپری کرده است. اکنون تعجب و ناامیدی آنها را وقتی که به خانه می آیید و در مورد تمیز نبودن و شلوغ بودن خانه بهانه می گیرید، تصور کنید. مسلما همه این افکار درست نبوده و تا حدودی تصورات ما هستند اما رخ دادنشان ممکن است و باید در نظر بگیریم.

اولین قدم برای کاهش دادن شدت آشفتگی در این مواقع، کشیدن نفسی عمیق است. همیشه قبل از اینکه بر موضع و دیدگاه تان اصرار بورزید، خود را جای طرف مقابل بگذارید و تلاش کنید تا او را درک کنید. به یاد داشته باشید که هیچ ارتباطی یک طرفه نیست و از ابعاد گوناگون می توان به آن نگاه کرد. گاهی اوقات افراد برای حمایت از دیدگاه خود، حقایق را نادیده می گیرند؛ چرا که می خواهند حرف حرف خودشان باشد. این مسئله نشانگر تفاوت ها و اختلاف نظر افراد در تمام دنیاست.

درک کردن دیدگاه های دیگران در زمانی که با نظرات و خواسته های ما در تعارض است کمی دشوار می شود. تلاش کنید تا در این مواقع حساس دنیا را از منظر آن ها هم ببینید و همچنین به آن ها کمک کنید تا دیدگاه شما را درک کنند. این درک متقابل موجب بهبود رابطه و محکم شدن ارتباط شما با یکدیگر می شود.

یک راه بسیار ساده برای افزایش دادن درک دیدگاه های طرف دیگر، بیان کردن درست است. مثلا به جای گفتن “چرا خونه را تمیز نکردی” می توان از این عبارت استفاده کنید:” وقتی به خانه می آیم و خانه کثیف است ناامید می شوم.” طرز بیان درست باعث می شود تا طرف مقابل کمتر ناراحت شود و راحت تر بپذیرد. سعی کنید که به جای انتقاد کردن شدید همچنین گرفتن انگشت اشاره به طرف شریکتان، با آرامش و بدون دعوا نظر و احساس خود را بیان کنید. اما اگر مدام در تلاش باشید که مسئولیت مشکل را گردن هم بندازید، هیچگاه از این چرخه باطل خلاص نخواهید شد!

استفاده کردن از ضمیر من به جای تو به شریکتان کمک می کند تا راحت تر آنچه را که در ذهنتان می گذرد درک کند و متوجه افکار و احساسات شما بشود. اگر روند به اشتراک گذاشتن نظرات ادامه دار باشد، افراد راحت تر عقاید دیگری را درک می کنند. مثلا می توان گفت :”من فکر می کردم قرار است خانه را تمیز کنی.” به یاد داشته باشید که شما لزوما مجبور به موافقت با او نیستید؛ اما همین که نظرات خود را ابراز می کنید، درک متقابل بیشتری میان شما به وجود می آید. مطلب مهارت حل مساله را بخوانید.

2.همدلی کردن

نکته کلیدی در درک دیدگاه شریکتان، گوش دادن واقعی و کامل به حرف ها و نظرات اوست. اغلب اوقات ما فقط ادای گوش کردن را در میاوریم و مدام منتظریم تا حرف های طرف مقابل تمام شده و جوابش را بدهیم. در عوض سعی کنید که واقعاً به صحبت های همسرتان گوش دهید و بفهمید که او چه می گوید. مطالعات نشان می دهند که همدلی کردن نقشی موثر در تحکیم رابطه با دیگران دارد و برای سلامت روان خود ما نیز اهمیت دارد.

نکته مهم این است که می توان همدلی را پرورش داد و یکی از راه های آن، بالا بردن روحیه قدردانی است. سعی کنید تا مدام نکات مثبت طرف مقابل را به خود یادآوری کنید، اینکه چگونه با حضورشان زندگی شما را زیباتر کرده اند و اگر آن ها نبودند زندگی شما چگونه بود. با فکر کردن به این ها حالتان بهتر شده و توجه بیشتری به نیمه پر لیوان خواهید کرد.

به علاوه شواهدی مبنی بر تاثیر روحیه قدردانی بر درک دیگری است. بنابراین، زمانی که از دست او ناراحت هستید، نفسی عمیق بکشید و قبل از شروع صحبت، به دلایلی که موجب شده تا آن ها را دوست داشته باشید فکر کنید. خوب است که چند مورد از این موارد را از قبل بررسی کنید تا در این مواقع بتوانید به راحتی آنها را بازیابی کنید.

3.هنگام اختلاف نظر در یک تیم باشید

بسیار پیش می آید که ما با اطرافیان نزدیکمان اختلاف نظر داشته باشیم و به شریک خود به عنوان حریف نزدیک شویم؛ چرا که آن ها گاهی به روش هایی متفاوت از ما کاری مشترک را انجام می دهند و برایمان سوال می شود که خب چرا مثل من این کار را انجام نمی دهد! پاسخ این جاست که آن ها، واقعا نمی توانند به شیوه شما عمل کنند.

باید اعتراف کنیم که این یکی از سخت ترین قسمت هاست. مشکل اینجاست که ما فکر می‌کنیم که اگر بتوانیم دیگران را وادار به دیدن منطق مان کنیم و همچنین اگر بتوانیم افکارمان را به اندازه کافی توضیح دهیم، دیگران حتما دیدگاه ما را اتخاذ خواهند کرد. اما این دقیقا همان دلیلی است که موجب می شود رابطه درست پیش نرود؛ چرا که مغز آنها به طور متفاوتی کدگذاری شده است. بنابراین، شریک شما احتمالا متوجه آنچه می گویید می شود، اما تضمین نمی کند که دقیقا به همان شکل عمل کند.

راه خلاص شدن از این مخمصه، تمرکز کردن بر اصل مشکل به جای متمرکز شدن بر تفاوت های دیگری و یا تلاش برای به شکل شما عمل کردن است. مشکل را به چشم مسئله ای درنظر بگیرید که برای هردویتان پیش آمده و باید با هم از پس آن بیایید. مثلا ” چگونه بین کارهای خانه و گذراندن وقت با بچه ها تعادل ایجاد کنیم؟ چطور می توانم در این راستا به تو کمک کنم؟”

دقیقا به همین دلیل است که شما را شریک یکدیگر می خوانند. گاهی بهترین کاری که در زمان ناراحتی و عصبانیت می توانید انجام دهید، دور شدن از موقعیت پر تنش و موکول کردن گفتگو به زمانی است که حال هردویتان بهتره شده باشد.