وسواس فکری عملی یک اختلال اضطرابی است كه فرد را در یک چرخه وسواس و اجبار می اندازد. وسواس، افکار و تصاویر ناخواسته و اجباری است که احساسات اضطراب زا را تشدید می کند. در اختلال وسواس فکری عملی، ذهن فرد به طور افراطی با نظم و ترتیب و هم چنین کمال طلبی درگیر است، طوری که فرد انعطاف پذیری و کارایی اش را از دست می دهد. این اختلال باعث ایجاد افکار تکرار شونده ناخواسته می شود. اگر اختلال وسواس فکری عملی داشته باشید ، سیستم هشدار دهنده در مغزتان به طور صحیح کار نمی کند . مغزتان هشدار می دهد که در خطرید ، در حالی که این گونه نیست .
اولین قدم در درمان وسواس ” پذیرش ” فرد است.
همچنین پذيرش اينكه وسواس ، علت بسیاری از مشکلات خلقی، رفتاری، جنسی، زناشویی و… است. مقاومت در مقابل درمان در این افراد طبیعی است.
مواردی که درمان وسواس خیلی زود آغاز شود ، معمولا با استفاده از روان درمانی به تنهایی می توان آن را بهبود بخشید. اما مواردی که مشکل مزمن شده است یا علائم شدید است، ” روان درمانی و دارودرمانی “همزمان اثربخشی بیشتری دارد. در محیطی همدلانه و بدون سرزنش و تمسخر، به او اجازه دهیم درباره اضطراب و نگرانی اش با ما صحبت کند.
با هر بار تعجب و عکس العمل نادرست، او را یک قدم از درمان دور می کنیم.
مسخره کردن یا مطرح کردن مشکلات رفتاری او در جمع، فرد را سرخورده و عصبی می کند و نتیجه آن چیزی جز تکرار همان رفتارها نیست. پس حتماً ضروری است حتی پیشرفت های کوچک را هم تشویق کنید.
آیا اختلال وسواس فکری ارثی است؟
تحقیق ها نشان می دهند که اختلال وسواس در خانواده ها دیده می شود و ژن ها احتمال در گسترش بیماری نقش بازی می کنند. اگر چه ژن ها به نظر می رسد که تا حدی مسئول ایجاد اختلال هستند . واقعا کسی نمی داند چه عوامل دیگری ممکن است دخیل باشند ، شاید یک بیماری یا حتی استرس های معمول زندگی ممکن است فعالیت ژن های مرتبط با علایم اختلال وسواس را القا کنند.
برخی کارشناسان عقیده دارند که اختلال وسواس که در کودکی آغاز می شود ممکن است متفاوت از اختلال وسواسی باشد که در بالغین آغاز می شود. برای مثال یک بررسی جدید در دوقلوها نشان داده است که ژن ها نقش بیشتری در اختلال وسواس بازی می کنند، هنگامی که اختلال در کودکی آغاز می شود (45% – 65%) در مقایسه با زمانی که در بزرگسالی آغاز میشود.
علایم وسواس فکری
- ترس آلوده شدن توسط میکروب ها، خاک یا خون و مواد آلوده دیگر
- ترس از دست دادن کنترل و آسیب رساندن به خود یا دیگران
- افکار و تصورات آزار دهنده جنسی
- تمرکز بیش از حد روی اخلاقیات
- ترس از دست دادن یا نداشتن چیزهایی که شاید زمانی به آنها نیاز پیدا کنید
- نظم افراطی، این ایده که هر چیزی باید “درست” سر جای خودش قرار بگیرد
- خرافات و توجه بیش از حد به چیزهایی که خوش یمن یا بد یمن باشد
- توهین به مقدسات و دین
- بررسی مجدد و افراطی چیزهایی از قبیل قفل ها،وسایل و کلید برق و غیره.
- تماس مکرر با اعضای خانواده برای اطمینان از صحت و سلامت آن ها
- تکرار کلمات خاص و انجام کارهای بی معنی دیگر برای کاهش اضطراب
- صرف زمان زیاد برای شستشو
مشاوره روانشناسی فردی موارد این اختلال را بررسی و درمان میکند.